صفحات

۱۳۹۰ شهریور ۱۲, شنبه

دِ نـَـه دِ

ز تشیع جنازه پدر بزرگم برمیگشتیم عمم داشت خودشو از شدت ناراحتی میکشت یکی از اقوام گفت عزیزم چقدر مدل موهات قشنگه یهو عمه صاف نشست گفت دِ نـَـه دِ تازه الان بهم ریختس!

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر